Wednesday, August 17, 2011
جوانه
هر چقدر که چنگ می زنم و چشمانم را از جا میکنم و در یک گوشه می خشکانم باز چشم دیگری در حفره ی زیر ابروانم سبز می شود.
Subscribe to:
Posts (Atom)
It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی میکرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه میکردم، ...