It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Wednesday, August 12, 2009

برای نفسهایمان

*:این پست خطاب به شخصی خاص نوشته شده لطفا کامنت نامربوط نگذارید
نفسم را بو بکش
شوق را تنفس کن
تمنا را دریاب
نفست را به جفت گیری با نفسم وادار
بگذار تا تنم تنت را بمکد
در من جوانه بزن
در من لانه کن...

No comments: