روزگار هیچ غریب نیست نازنین
روزگار سختنیست نازنین اما چه غریبانگی ای با آن برای بشر،
که تاریخِ حیاتش با تازیانه و آنش آمیخته است
نازنین از یاد مبر که پیش از ما چه بسیار عشقها که در پستوی خانه ها نهان گشته
و چه بسیار چراغها که شبانه به قتل رسیده اند
توهم سعادت در لالایی کدامین مادربزرگ شکل گرفت؟
آیا شرح حال قصر پادشاهی ظالم نبود؟
سالهاست که انسانیت قربانی شام شیاطین میگردد
و انسان کماکان روز سبز خوشبختی را در مخیله اش به تصویر میکشد
و کیست که جسارت کند که بپذیرد که خورشید هرگز زنده نبوده
Monday, September 21, 2009
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment