It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds...
بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی میکرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه میکردم، ...
اگر سترون بودن، پلکیدن به دور یک پیله تا ابدیت، و بازخوانی عقده های یک عمر و ندیدن هر آنچه با هسته ی کور نمیخواند ضد حماقت است مارا در دار و دسته ی احمق ها بشمارید
No comments:
Post a Comment