It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Tuesday, February 23, 2010

عشقهای خنده دار-1

وقتی د2 که تحت تاثیر تمجید های د1 شیفته ی شخصیت عجیب و فانتزی پ1 شده بود پس از کلی کلنجار با خود در یاهو مسنجر به پ1 پیشنهاد دوستی داد پی برد که د1 و پ1 مدتهاست که پنهان از دیدگان او عهد وفاداری بسته اند. د2 سه سال بعد با یک برادر بسیجی ازدواج کرد و پس از چهارماه از برادر جدا شد. رابطه ی د1 و پ1 هم هفت هشت ماه بیشتر نپایید.

No comments: