It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Wednesday, February 02, 2011

پرواز

و بیچاره ای که به شوق پروازآموختن بالهایش را فروخته باشد.

2 comments:

smile of life said...

کوتاه ولی بسیار زیبا که آدمی را وادار وادار به تفکر میکنه. خدا قوت

smile of life"لبخند زندگی" said...

کوتاه ولی بسیار زیبا.
خدا قوت