Friday, December 02, 2011
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی میکرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه میکردم، ...
3 comments:
همچین هم چیز ساده ای نیست زنده ماندن.
چه اسم باحالی داره وبلاگت
اما باور ندارم که زنده موندن رو هم آموخته باشیم
va bad be toofan tabdil mishavad...
Post a Comment