It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Friday, December 02, 2011

زنده ماندن

باد می وزد و ما همین طور که سرهایمان را با دستها پوشانده ایم زنده ماندن را می آموزیم..

3 comments:

mortelle said...

همچین هم چیز ساده ای نیست زنده ماندن.

شباهنگام said...

چه اسم باحالی داره وبلاگت
اما باور ندارم که زنده موندن رو هم آموخته باشیم

Space girl said...

va bad be toofan tabdil mishavad...