It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Tuesday, May 06, 2014

یاد بابا

بابا دیگه نمیخوام دانشمند بشم بابا میخوام بیام پیشت
دیگه میخوام هر شب بشینم باهات تخته بازی کنم
بابا پایه میشم هرشب با هم بریم پیاده روی

No comments: