یه جایی میرسی که دیگه دوس نداری کسی رو قانع کنی،
فقط دوس داری یه گوشه بشینی و نگاه کنی
دوس نداری راجع به خیلی چیزا با آدما صحبت کنی،
با بقیه بودن فقط برات این جذابیت رو داره که یه مدت خودت رو فراموش کنی
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی میکرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه میکردم، ...
No comments:
Post a Comment