It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Monday, August 27, 2018

شاعرانگی

نامش احساسات است،‌ ضعف است، شاعرانگی است
هر چه هست خوش‌آیند است گاهی بسپاری خودت را به دستش
همه‌ی سیمکشی‌های منطقی را تک تک وصل کنی به زمین  و اولین کلماتی که به ذهنت می‌آید را ثبت کنی

No comments: