دستانم گونه هایت را لمس می کنند؛دانه دانه جوانه های زبر ریش ها را طی می کنند
از روی شقیقه به زیر چانه می خزند،از چانه ها بالاتر لبها را حاشیه می زنند، لبها را به بینی پل می زنم
با نوک بینی ات دایره می کشم ؛ تا حد فاصل ابرو ها بالا می روم؛انگشتان دستم از هم جدا شده هر کدام ابرو یی را شانه می زنند
از پشت پلکهای بسته ات رستنگاه مژه ها را طواف می کنم...