It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Thursday, December 24, 2009

change

آن بیرون انگار نزدیک است که اتفاق هایی بیفتد
اتفاقهایی در حد عوض شدن سربرگِ نامه های دولتی
لباسهای خانم گوینده ی تلویزیون
و محل ع.ش.ق..ب.ا.زی افراد

No comments: