It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Thursday, August 28, 2014

هشدار!

داشتم آرشیو مسیج‌های فیس‌بوکم رو نگاه می‌کردم دیدم یکی یه مسیج زده بوده و در مورد یه آدمی که من به مدت خیلی کوتاهی باهاش آشنا بودم و کلن آدم شیاد و پدرسوخته‌ای بود سوال پرسیده، شخص مورد نظر توی پیامش نوشته بود که فرد شیاد به عنوان رزومه  گفته که با من همخونه‌ای بوده و من اصرار داشتم که با خودم بیارمش خارج از کشور!! این موضوع خیلی من رو به فکر فرو برد! ما حتی برای کوچکترین ارتباطی که با آدمها داریم مسئولیم وگرنه پس‌فردا بعنوان رزومه ممکنه ازمون سوء استفاده بشه!!

No comments: