It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Thursday, October 02, 2014

ایستادگی روی دست

دستهایم باید که طاقت بیاورند
پاهایم خیلی وقت است که وا داده‌اند
روی دستهایم راه می‌روم مدتهاست
آهسته‌تر، شمرده‌تر، لرزان‌تر 
ولی هنوز باز نایستاده‌ام

No comments: