It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Thursday, May 17, 2007

تناقض...!

عزیزم من به هیچ چی اعتقاد ندارم؛
عزیزم من حتی به هیچ چی هم اعتقاد ندارم
عزیزم من اعتقاد دارم که به هیچ چی هم نباید اعتقاد داشت
الو ؛گوشت با منه عزیزم؟؟
بوق-بوق-بوق-..
آره ؛خود متناقضه می دونم؛آره قطری سازی ؛آره عزیزم من اعتقاد ندارم که باید معتقد به دوست داشتنت باشم
عزیزم؟چرا چیزی نمی گی؟
بووووووووووووووووووووق

1 comment:

Anonymous said...

mobaraka bashe! be rooz mikoni b aram off bezar!