It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Saturday, January 19, 2008

همبستگی وبلاگنویسان با دانشجویان در بند

وقتی سرت رو کردن توی جوب بیوگرافیتو همون رو آب بنویس
وقتی دستت رو پیچوندن از پشت
رو سطح خارجی حباب بنویس

از می و عشق و گل و گلاب بنویس
*
در بند بودن دوستان عزیزم بازی نیست که شمارش کنم و عده ای را گزینش کنم برای دعوت به بازی؛ از همه ی مخاطبین این سطور
صمیمانه خواهش دارم که در روز 10 بهمن در این طرح شرکت کنند
* قسمتی از ترانه ی آهنگ یره-محسن نامجو

No comments: