It is 22:55 and it gonna calm down in few seconds... بابا پشت تلفن مکث کرد و در حالیکه سعی می‌کرد بغض خودش رو پنهان کنه گفت پس بالاخره دختری از ایران رفت آمریکا، داشتم ریز ریز گریه می‌کردم، ...

Thursday, January 30, 2014

اندر مزایای رابطه با شخصی که زبان مادری‌اش با شما یکی نیست

در جایی که زندگی می‌کنم دخترخانم ایرانی ای به نام طیبه وجود دارند که از وقتی از ایران خارج شده‌اند اسم خود را «شیدا» گذاشته اند، اما خب طبیعتا در سیستم آموزش دانشگاه و همچنین پاسپورت و سایر مدارک اسم ایشان همچنان «طیبه» است. نقل شده که یکی از پسرهایی که به شدت اسیر ناز نگاه طیبه خانم شده‌است از وی پرسیده: چرا اسم پاسپورتت با اسم خودت فرق دارد، طیبه خانم شیدا پاسخ داده اند که در ایران اسم‌هایی که با «ش»شروع می‌شوند قابل ثبت نیستند و به ناچار پدرمادرم اسم من را «طیبه» گذاشته اند! 
بله در این حد کی به کیه، و در این حد تاریکیه! خلاصه هر قسمت از شخصیت و تاریخچه‌ی خود را که بخواهید می‌توانید سروته کنید و تحویل این بندگان از همه‌جا بی‌خبر بدهید و حتی به این ترفند به جذابیت‌های شخصیتی خود بیفزایید. در واقع برای بیشتر آمریکایی‌ها «ایران» مثل سرزمین هیولاهای دوسر می‌ماند که آن دوردورهاست، پس می‌توانید بدون نگرانی دروغ‌های شاخدار بگویید!  از طرف هر جا سوتی دادید می‌توانید بگویید در فرهنگ ما این «سوتی» جزء عادات روزمره محسوب می‌شود. مثلا اگر لباستان را پشت و رو پوشیدید و رفتید سر کار، می‌توانید بگویید ما در این روز از سال رسم داریم لباسمان را پشت و رو بپوشیم!
از نکات جالب دیگر رابطه با خارجی‌ها این است که می‌توانید زیر لبی بهشان فحش بدهید و اصلا نفهمند! این خیلی مزه می‌دهد بعضی وقت‌ها. 
یک نکته‌ی دیگر این است که هیچ وقت بیش از حد با او صمیمی نمی‌شوید، چون همیشه یک قسمت‌هایی از فرهنگ و زبان شما هست که برای وی ناشناخته است، بنابراین حریم شخصی شما تا حد خوبی حفظ می‌شود و برای هم تکراری نمی‌شوید. از طرفی هرازگاهی می‌توانید از یک قسمت‌ از فرهنگ بی‌پایان خود  برای وی پرده‌برداری کنید و موجبات تنوع خاطر ایشان را فراهم آورید!  

No comments: